چرا به جای حل مسئله، دنبال مقصر میگردیم؟
در یک رابطهی عاشقانه، وقتی اوضاع خوب پیش نمیرود، به جای اینکه آستینها را بالا بزنیم و به دنبال راهحل باشیم، گاهی اوقات انگشت اتهام به سوی همدیگر نشانه میگیریم. چرا این اتفاق میافتد؟ چرا پیدا کردن مقصر اینقدر وسوسهانگیز است؟ پیدا کردن مقصر شاید در لحظه حس خوبی داشته باشد، چون مسئولیت را از دوش ما برمیدارد. اما در بلندمدت، این رویکرد رابطهی ما را مسموم میکند و فرصت رشد و صمیمیت را از بین میبرد.
- ✅
ترس از پذیرش مسئولیت:
قبول اینکه بخشی از مشکل هستیم، شجاعت میخواهد. ترس از سرزنش و قضاوت باعث میشود که مسئولیت را به گردن دیگری بیندازیم. - ✅
تلاش برای حفظ تصویر ذهنی مثبت از خود:
هیچکس دوست ندارد خودش را مقصر بداند. سرزنش دیگران به ما کمک میکند که تصویر ذهنی خوبی از خودمان حفظ کنیم و احساس گناه نکنیم. - ✅
نیاز به کنترل:
وقتی احساس میکنیم کنترلی روی اوضاع نداریم، پیدا کردن مقصر به ما این حس را میدهد که دوباره قدرت را به دست گرفتهایم. - ✅
الگوبرداری از روابط گذشته:
اگر در گذشته شاهد بودهایم که والدین یا افراد مهم زندگیمان در مواجهه با مشکلات به دنبال مقصر میگشتند، این الگو را ناخودآگاه تکرار میکنیم. - ✅
کمبود مهارتهای ارتباطی:
بلد نبودن نحوهی صحیح بیان احساسات و نیازها باعث میشود که به جای گفتگو سازنده، به سرزنش و انتقاد روی بیاوریم. - ✅
فشار روانی و استرس:
وقتی تحت فشار روانی هستیم، تحملمان کم میشود و احتمال اینکه به دنبال مقصر بگردیم بیشتر میشود. - ✅
نارضایتیهای پنهان:
گاهی اوقات نارضایتیهایی در رابطه وجود دارد که به صورت مستقیم بیان نمیشوند. این نارضایتیها به مرور زمان انباشته میشوند و در قالب سرزنش و انتقاد بروز پیدا میکنند. - ✅
حس قربانی بودن:
وقتی احساس میکنیم قربانی شرایط هستیم، ناخودآگاه به دنبال کسی میگردیم که او را مسئول این وضعیت بدانیم. - ✅
عدم اعتماد به نفس:
فردی که اعتماد به نفس کافی ندارد، ممکن است برای پنهان کردن ضعفهای خود، به دنبال مقصر در دیگران باشد. - ✅
تاریخچه روابط ناموفق:
تجربیات منفی در روابط قبلی میتواند باعث شود که با بدبینی و پیشفرضهای منفی وارد یک رابطهی جدید شویم و به راحتی به دنبال مقصر بگردیم. - ✅
اختلاف در ارزشها و اهداف:
اگر طرفین در ارزشها و اهداف اساسی زندگی با یکدیگر اختلاف داشته باشند، احتمال بروز تعارض و مقصر دانستن یکدیگر بیشتر میشود. - ✅
عدم درک متقابل:
وقتی نتوانیم خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم و دیدگاه او را درک کنیم، به احتمال زیاد او را مقصر خواهیم دانست. - ✅
خستگی عاطفی:
وقتی از نظر عاطفی خسته و فرسوده شدهایم، حوصلهی حل مسائل را نداریم و ترجیح میدهیم کسی را سرزنش کنیم. - ✅
تاثیر شبکههای اجتماعی:
مقایسهی روابط خود با روابط کاملا مطلوبسازی شده در شبکههای اجتماعی میتواند باعث نارضایتی و مقصر دانستن طرف مقابل شود. - ✅
انتظارات غیر واقعبینانه:
داشتن انتظارات غیر منطقی از رابطه و طرف مقابل میتواند منجر به سرخوردگی و پیدا کردن مقصر شود. - ✅
مشکلات حل نشده قبلی:
مسائلی که در گذشته حل نشدهاند، مانند زخمهای کهنه سر باز میکنند و باعث میشوند درگیریهای جدید به سرعت به مقصر دانستن یکدیگر ختم شوند. - ✅
عدم بخشش:
ناتوانی در بخشیدن اشتباهات طرف مقابل باعث میشود که همواره به دنبال یادآوری خطاها و مقصر دانستن او باشیم.
اینها تنها بخشی از دلایلی هستند که چرا گاهی اوقات به جای حل مسئله، دنبال مقصر میگردیم. آگاهی از این دلایل میتواند به ما کمک کند تا در روابطمان رویکرد سازندهتری اتخاذ کنیم و به جای سرزنش، به دنبال راهحل باشیم. به یاد داشته باشیم که یک رابطهی سالم، نیازمند مسئولیتپذیری، همدلی و تلاش مشترک برای حل مشکلات است. وقتی هر دو طرف حاضر باشند سهم خود را در مشکلات بپذیرند و به دنبال راهحل باشند، میتوانند رابطهای قویتر و صمیمیتر بسازند.
به جای انگشت اشاره، دست یاری دراز کنیم.
چرا در روابط عاشقانه، به جای حل مشکلات، دنبال مقصر میگردیم؟
ترس از پذیرش مسئولیت
یکی از اصلیترین دلایل مقصرجویی، ترس ناخودآگاه از پذیرش مسئولیت اشتباهات است.پذیرفتن اینکه “من اشتباه کردم” برای بسیاری افراد دشوار است، زیرا آن را معادل ضعف یا بیکفایتی میدانند.وقتی مسئولیت یک مشکل را میپذیریم، ناگزیر باید با پیامدهای آن روبرو شویم.این پیامدها ممکن است شامل عذرخواهی، جبران خسارت یا تغییر رفتار باشند.برخی افراد ترجیح میدهند از این فرآیند اجتناب کنند.در نتیجه، به جای اعتراف به نقش خود در بروز مشکل، تمام تلاش خود را میکنند تا تقصیر را به گردن طرف مقابل بیندازند.این کار به آنها اجازه میدهد از احساس گناه و شرم دوری کنند.
این ترس از مسئولیت اغلب ریشه در تجربیات کودکی و الگوهای ارتباطی آموخته شده دارد.اگر در کودکی به خاطر اشتباهات خود به شدت تنبیه شده باشیم، احتمالاً در بزرگسالی نیز از پذیرش مسئولیت واهمه خواهیم داشت.ترس از دست دادن کنترل نیز میتواند عامل مهمی باشد.پذیرفتن اشتباه به معنای از دست دادن کنترل بر موقعیت است، و برخی افراد این را تهدیدی برای قدرت خود در رابطه میدانند.مقصرجویی به نوعی فرار از واقعیت است.با انداختن تقصیر به گردن دیگری، فرد سعی میکند از مواجهه با واقعیت تلخ اشتباه خود اجتناب کند.
این رفتار به فرسایش اعتماد در رابطه منجر میشود، زیرا طرف مقابل احساس میکند که هیچگاه نمیتواند روی صداقت و مسئولیتپذیری او حساب کند.
نیاز به حفظ عزت نفس
عزت نفس پایین میتواند یکی دیگر از عوامل مقصرجویی باشد.وقتی فردی احساس ناامنی و بیارزشی میکند، به شدت به تایید دیگران وابسته است.در این شرایط، پذیرفتن اشتباه میتواند به معنای تایید این احساسات منفی باشد.پس، فرد تمام تلاش خود را میکند تا با مقصر جلوه دادن دیگری، از خدشهدار شدن عزت نفس خود جلوگیری کند.مقصرجویی به فرد اجازه میدهد تا تصویری مثبت از خود را حفظ کند، حتی اگر این تصویر با واقعیت همخوانی نداشته باشد.او با این کار سعی میکند از احساس شرم و خجالت دوری کند.
این رفتار اغلب به صورت ناخودآگاه انجام میشود.
فرد ممکن است حتی متوجه نشود که در حال مقصر جلوه دادن دیگری است، زیرا ذهن او به طور خودکار به دنبال راههایی برای محافظت از عزت نفسش میگردد.در این حالت، فرد به جای تمرکز بر حل مشکل، تمام انرژی خود را صرف دفاع از خود و حمله به طرف مقابل میکند.این امر باعث میشود که مشکل اصلی همچنان حلنشده باقی بماند و تنش در رابطه افزایش یابد.
گاهی اوقات، مقصرجویی به نوعی مکانیسم دفاعی تبدیل میشود. فرد از این طریق سعی میکند از آسیبپذیری خود در برابر انتقاد و سرزنش محافظت کند. این رفتار میتواند ریشه در تجربیات گذشته داشته باشد. اگر فرد در گذشته به خاطر اشتباهات خود به شدت مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفته باشد، احتمالاً در بزرگسالی نیز از پذیرش مسئولیت واهمه خواهد داشت. مقصرجویی راهی ناسالم برای مقابله با احساسات منفی است. به جای اینکه فرد به دنبال راههای سازنده برای حل مشکلات و بهبود رابطه باشد، تمام تمرکز خود را بر حفظ عزت نفس خود معطوف میکند.





